[آواز خواندن محسن نامجو] [قسمت ۱] هر که ز حور پرسدت رخ بنما که همچنین هر که ز ماه گویدت بام برآ که همچنین هر که پری طلب کند چهره خود بدو نما هر که ز مشک دم زند زلف گشا که همچنین [قسمت ۲] هر که بگویدت ز مه ابر چگونه وا شود بازگشا گره‌گره بند قبا که همچنین گر ز مسیح پرسدت مرده چگونه زنده کرد بوسه بده به پیش او جان مرا که همچنین [آواز خواندن محسن...Learn More

[قسمت ۱] می‌برزند ز مشرق شمع فلک زبانه ای ساقی صبوحی درده می شبانه عقلم بدزد لختی چند اختیار دانش هوشم ببر زمانی تا کی غم زمانه [قسمت ۲] گر سنگ فتنه بارد فرق منش سپر کن ور تیر طعنه آید جان منش نشانه عقلم بدزد لختی چند اختیار دانش هوشم ببر زمانی تا کی غم زمانه [هم خوان] از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت در زلف...Learn More

[قسمت ۱] منگر چنين به چشمم، ای چشم آهوانه ترسم قرار و صبرم برخيزد از ميانه ترسم بسوزد آخر، همراه من تو را نیز این آتشی که از شوق در من کشد زبانه ترسم به نام بوسه غارت کنم لبت را با عذر بی قراری این بهترین بهانه [قسمت ۲] ای رجعت جوانی، در نیمه راه عمرم برشاخه ی خزانم ناگه زده جوانه چون شب شود از این دست، اندیشه‌ای مدام است در برکشیدنت مست٬ ای خواهش...Learn More

[قسمت ۱] آشفته و دل پوسیده منم افتاده خموشم بی سخنم انگشت ملامت بر سر من طعن از دهنش مهر دهنم تلخ خنده زنم٬ خوش از چه شوم؟ دل بر چه نهم؟ خون است و دلم [قسمت ۲] آخر تو شبی رحمی نکنی بر رنگ و رخ همچون زر من رحمی نکند چشم خوش تو بر نوحه و این چشم تر من [قسمت ۳] ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی که بی وجود عزیزت جهان نمی‌بینم ضرورت است که عهد وفا به...Learn More

[قسمت ۱] نه بر لبم قصه ی آشنایی نه در شبم جلوه ی روشنایی نه مرا زین قفس رهایی [قسمت ۲] نه دست کس بر سر من نه باده در ساغر من وای تنها چه کنم با غم ها چه کنم، شب جدایی [بازگشت] نه بر لبم قصه ی آشنایی نه در شبم جلوه ی روشنایی نه مرا زین قفس رهایی [قسمت ۳] حدیثِ عشق بی پروا را حکایت غم شبها را شکایت دل رسوا را با که گویم؟ نه شور انتظاری در دل نه...Learn More

[قسمت ۱] از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران تو بمان و دگران وای به حال دگران [قسمت ۲] دل من دار که در زلف شکن در شکنت یادگاریست ز سر حلقه شوریده‌سران یادگاریست ز سر حلقه شوریده‌سران [بازگشت] از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران ما گذشتیم...Learn More