[ورس یک]
ببین
به چشمم ضعیف میاى که میکنم فقط بولیت
نمیام تو رینگ
بیام سنگین وزنتم حتى میزنم رو بیت
نمیگى اَ من بهترم هست
چون نیست، چون نیست
چون نیست حتى قشنگ شوخیش
دستپختم خوب پر ادویه است، میپرسن لاش چیا دارى؟
من با اینکه هندى نیست غذام، همه چاشنیام کارین
میدونم میدونین میدونم که مادیات فانین
بازم تنم ثلث دخترم به چشاش میاد کارتیاش
من نمیترسم از آیینه
میشناسیم از آیینام
میپوشم ردایى بلند
میگن تیم رداییم یا
مُخاى طلایى، ها؟
قبیله فضاییا؟
تیم ملى مرحله بعد
که انگار اعضاشیم ما
اکثرا مشکى به تن
انگار تو عزاتیم داش
همیشه اصل داستان
خصکار حواشى داش
این بازى عمل تنفس و ما هواشیم داش
مجرم قضایىوار
سفره میکنیم شیکم ضرب آهنگو
گشنهى غذاییم که سیر کنه روحمونو
سوخت و سوز نداریم میشنوى مرغوبمونو
اونایى میگیرن که داشته باشن شعورمونو
چون دیدن شورمونو
چشیدن شورمونو
[کورس]
من نفسم قویه، میبَرم جَنمو اَ رو
قمه تو غلافه، بستم قلمو اَ رو
اگه میخواى وا کنى و بیاد چرند به زبونت
قبلش بپرس از اون که دید اون رو چزمو، عمو
من نفسم قویه، میبَرم جَنمو اَ رو
قمه تو غلافه، بستم قلمو اَ رو
اگه میخواى وا کنى و بیاد چرند به زبونت
قبلش بپرس از اون که دید اون رو چزمو، عمو
[ورس دو]
ببین، ببین، ببین، ببین
تقلب تو بوقى واسه نقصه و کارى که کلک داره
داغه ولى تب نى، لو میره کارى که کار یه تبهکاره
اما داشت با خود بىحسابه، فقط از کائنات طلب داره
نه نداره ترس از اینکه میدونه یه کمى طمع داره
تهم واژه کاره کارش، اینه که میکاره تو گوش و کِشت
میکنه بار و با نبوغ و عشق
سرِ فصل باز، بازارِ بازِ بازاریاش تخته میشه
بالا میاد ترازو با اینکه تلخه میوه
بالا بیار مثِ گریپ فروته، بد مزه میشه
قاطى با باواریا، نازنازیا
رسیده وقت اینکه بیام و جمع کنم ماسمالیاتو
راس راس راه میرى و نمیدى باز مالیاتو
فکر کردى کامکارى دایى؟ نه فوقش تارکانى یا
میزنى عربده همهش؛ شاید تارزانى یا
حامل دردى شاید، باردارى بات میکنم باى باى اینبار
اَ دور و بعد قانقان ویراژ
میدم و دورتر میشم انگار دارى قانقاریا!
حیف وقت نیست که برات بذارم پات
پادى یا واکسنى؟ هیچکدوم
تو خود بیمارى هار
رو لبت اسم چیزاییه که ما ازش بیزاریم داش!
واکس زدى کفش و سر و کله سر کار وایستادى ها؟
ولى سرکاریه حرفات، قالتاق، چاخانى ما
جامون نیست کنار هم خان دایى جاش
میام با کفش رو فرشت میکنم لکهش
حقشم نباشه وقتشه سلاخى کنم
هر کى داره داستانى بام
یک و میدى و دو میخواى نمیشه پاسکارى بات
بهتره تا باشى پاک تا مث حیرانه پارسا بزنى
بال بالى با بالاى بسته درارى که داراره صدا؟
ندارى کار بارى ها؟ میگى لابد به تو چه
تو اصن چى کار دارى ها؟ ولى نیس شاهکارى داش
بى اصالتو و ریشه عریون شى
تا بترکه مثل کون کارداشیان
کو پَ هنر؟
[کورس]
نفسم قویه، میبَرم جَنمو اَ رو
قمه تو غلافه، بستم قلمو اَ رو
اگه میخواى وا کنى و بیاد چرند به زبونت
قبلش بپرس از اون که دید اون رو چزمو، عمو
من نفسم قویه، میبَرم جَنمو اَ رو
قمه تو غلافه، بستم قلمو اَ رو
اگه میخواى وا کنى و بیاد چرند به زبونت
قبلش بپرس از اون که دید اون رو چزمو، عمو
[ورس سه]
از اول بوقچى بودى کله کیوى خایهمالى
جیبات از مایه خالى باشه نیستى هیچ گوهى
فکر پیچ دادنى؟ خودِ پیچ تویى
میدوئى و میدوئى چون تَه هم نیستى
میبُرى و دوختن حتى بلد نیستى
نه این اصن دیس نى
برنامه کودکه اگه بزنیم اصن دیزنى
ولى مث هیچکاک میاد تو بسازه ابر سین چى؟
بمبى که میترکه روش نداره اثر سیم چین
[کورس]
من نفسم قویه، میبَرم جَنمو اَ رو
قمه تو غلافه، بستم قلمو اَ رو
ببین
به چشمم ضعیف میاى که میکنم فقط بولیت
نمیام تو رینگ
بیام سنگین وزنتم حتى میزنم رو بیت
نمیگى اَ من بهترم هست
چون نیست، چون نیست
چون نیست حتى قشنگ شوخیش
دستپختم خوب پر ادویه است، میپرسن لاش چیا دارى؟
من با اینکه هندى نیست غذام، همه چاشنیام کارین
میدونم میدونین میدونم که مادیات فانین
بازم تنم ثلث دخترم به چشاش میاد کارتیاش
من نمیترسم از آیینه
میشناسیم از آیینام
میپوشم ردایى بلند
میگن تیم رداییم یا
مُخاى طلایى، ها؟
قبیله فضاییا؟
تیم ملى مرحله بعد
که انگار اعضاشیم ما
اکثرا مشکى به تن
انگار تو عزاتیم داش
همیشه اصل داستان
خصکار حواشى داش
این بازى عمل تنفس و ما هواشیم داش
مجرم قضایىوار
سفره میکنیم شیکم ضرب آهنگو
گشنهى غذاییم که سیر کنه روحمونو
سوخت و سوز نداریم میشنوى مرغوبمونو
اونایى میگیرن که داشته باشن شعورمونو
چون دیدن شورمونو
چشیدن شورمونو
[کورس]
من نفسم قویه، میبَرم جَنمو اَ رو
قمه تو غلافه، بستم قلمو اَ رو
اگه میخواى وا کنى و بیاد چرند به زبونت
قبلش بپرس از اون که دید اون رو چزمو، عمو
من نفسم قویه، میبَرم جَنمو اَ رو
قمه تو غلافه، بستم قلمو اَ رو
اگه میخواى وا کنى و بیاد چرند به زبونت
قبلش بپرس از اون که دید اون رو چزمو، عمو
[ورس دو]
ببین، ببین، ببین، ببین
تقلب تو بوقى واسه نقصه و کارى که کلک داره
داغه ولى تب نى، لو میره کارى که کار یه تبهکاره
اما داشت با خود بىحسابه، فقط از کائنات طلب داره
نه نداره ترس از اینکه میدونه یه کمى طمع داره
تهم واژه کاره کارش، اینه که میکاره تو گوش و کِشت
میکنه بار و با نبوغ و عشق
سرِ فصل باز، بازارِ بازِ بازاریاش تخته میشه
بالا میاد ترازو با اینکه تلخه میوه
بالا بیار مثِ گریپ فروته، بد مزه میشه
قاطى با باواریا، نازنازیا
رسیده وقت اینکه بیام و جمع کنم ماسمالیاتو
راس راس راه میرى و نمیدى باز مالیاتو
فکر کردى کامکارى دایى؟ نه فوقش تارکانى یا
میزنى عربده همهش؛ شاید تارزانى یا
حامل دردى شاید، باردارى بات میکنم باى باى اینبار
اَ دور و بعد قانقان ویراژ
میدم و دورتر میشم انگار دارى قانقاریا!
حیف وقت نیست که برات بذارم پات
پادى یا واکسنى؟ هیچکدوم
تو خود بیمارى هار
رو لبت اسم چیزاییه که ما ازش بیزاریم داش!
واکس زدى کفش و سر و کله سر کار وایستادى ها؟
ولى سرکاریه حرفات، قالتاق، چاخانى ما
جامون نیست کنار هم خان دایى جاش
میام با کفش رو فرشت میکنم لکهش
حقشم نباشه وقتشه سلاخى کنم
هر کى داره داستانى بام
یک و میدى و دو میخواى نمیشه پاسکارى بات
بهتره تا باشى پاک تا مث حیرانه پارسا بزنى
بال بالى با بالاى بسته درارى که داراره صدا؟
ندارى کار بارى ها؟ میگى لابد به تو چه
تو اصن چى کار دارى ها؟ ولى نیس شاهکارى داش
بى اصالتو و ریشه عریون شى
تا بترکه مثل کون کارداشیان
کو پَ هنر؟
[کورس]
نفسم قویه، میبَرم جَنمو اَ رو
قمه تو غلافه، بستم قلمو اَ رو
اگه میخواى وا کنى و بیاد چرند به زبونت
قبلش بپرس از اون که دید اون رو چزمو، عمو
من نفسم قویه، میبَرم جَنمو اَ رو
قمه تو غلافه، بستم قلمو اَ رو
اگه میخواى وا کنى و بیاد چرند به زبونت
قبلش بپرس از اون که دید اون رو چزمو، عمو
[ورس سه]
از اول بوقچى بودى کله کیوى خایهمالى
جیبات از مایه خالى باشه نیستى هیچ گوهى
فکر پیچ دادنى؟ خودِ پیچ تویى
میدوئى و میدوئى چون تَه هم نیستى
میبُرى و دوختن حتى بلد نیستى
نه این اصن دیس نى
برنامه کودکه اگه بزنیم اصن دیزنى
ولى مث هیچکاک میاد تو بسازه ابر سین چى؟
بمبى که میترکه روش نداره اثر سیم چین
[کورس]
من نفسم قویه، میبَرم جَنمو اَ رو
قمه تو غلافه، بستم قلمو اَ رو
( Taham )
www.ChordsAZ.com