[آلبوم گرگ / متن آهنگ "معلم تاریخ ما" از داریوش]
[مقدمه]
معلم تاریخ ما
عاشق آزادهای بود
فقط یه قصه گوی خوب
مشرقی سادهای بود
معلم تاریخ ما
هرگز به ما نگفت چرا
گذشته ها رو قصه کرد
نه چند و چون ماجرا
[قسمت ۱]
تاریخ وحشتکدهای
بی شرم و بی ترحم است
دریای آتش است و خون
پیوسته در تلاطم است
شمشیر فاتحان، قلم
مُرکب خون مردم است
در این هیاهوی غریب
معنای آدمی گم است
[پیش همخوان ۱]
معلم تاریخ ما
کاشکی به ما میگفت چرا
چرا پسر جای پدر
چرا سقوط، چرا سفر
ویرانی یک سرزمین
فقط برای یک نفر
معلم تاریخ ما
کاشکی به ما میگفت چرا
[همخوان]
تاریخ وحشتکدهای
بی شرم و بی ترحم است
در این هیاهوی غریب
معنای آدمی گم است
[قسمت ۲]
تاراج یا خراج خون
یا قتل عام بی دریغ
فریب تاریخی عدل
ایمان به ضرب و زور تیغ
برادران حیله گر
پدرکُشانِ بی پسر
توطئه های مادران
پسر به کیفر پدر
هنوز خون میجوشد
از فوارههای باغ فین
به یاد اعدام امیر
با حیله و فتوای دین
[پیش همخوان ۲]
معلم تاریخ ما
کاشکی به ما میگفت چرا
نان خیانتها چرا
بر سفره تفاهم است
هر فتح باری از شکست
بر شانههای مردم است
[همخوان]
تاریخ وحشتکدهای
بی شرم و بی ترحم است
در این هیاهوی غریب
معنای آدمی گم است
[پایانی]
اگر به ما میگفت چرا
شاید که اینجا نبودیم
در خانه یا دور از دیار
با هم و تنها نبودیم
اگر به ما میگفت
چرا شاید که اینجا نبودیم
شاید که اینجا نبودیم
با هم و تنها نبودیم
شاید که اینجا نبودیم
[مقدمه]
معلم تاریخ ما
عاشق آزادهای بود
فقط یه قصه گوی خوب
مشرقی سادهای بود
معلم تاریخ ما
هرگز به ما نگفت چرا
گذشته ها رو قصه کرد
نه چند و چون ماجرا
[قسمت ۱]
تاریخ وحشتکدهای
بی شرم و بی ترحم است
دریای آتش است و خون
پیوسته در تلاطم است
شمشیر فاتحان، قلم
مُرکب خون مردم است
در این هیاهوی غریب
معنای آدمی گم است
[پیش همخوان ۱]
معلم تاریخ ما
کاشکی به ما میگفت چرا
چرا پسر جای پدر
چرا سقوط، چرا سفر
ویرانی یک سرزمین
فقط برای یک نفر
معلم تاریخ ما
کاشکی به ما میگفت چرا
[همخوان]
تاریخ وحشتکدهای
بی شرم و بی ترحم است
در این هیاهوی غریب
معنای آدمی گم است
[قسمت ۲]
تاراج یا خراج خون
یا قتل عام بی دریغ
فریب تاریخی عدل
ایمان به ضرب و زور تیغ
برادران حیله گر
پدرکُشانِ بی پسر
توطئه های مادران
پسر به کیفر پدر
هنوز خون میجوشد
از فوارههای باغ فین
به یاد اعدام امیر
با حیله و فتوای دین
[پیش همخوان ۲]
معلم تاریخ ما
کاشکی به ما میگفت چرا
نان خیانتها چرا
بر سفره تفاهم است
هر فتح باری از شکست
بر شانههای مردم است
[همخوان]
تاریخ وحشتکدهای
بی شرم و بی ترحم است
در این هیاهوی غریب
معنای آدمی گم است
[پایانی]
اگر به ما میگفت چرا
شاید که اینجا نبودیم
در خانه یا دور از دیار
با هم و تنها نبودیم
اگر به ما میگفت
چرا شاید که اینجا نبودیم
شاید که اینجا نبودیم
با هم و تنها نبودیم
شاید که اینجا نبودیم
( Dariush )
www.ChordsAZ.com