[ورس یک]
پر فکرو مشغله تو اوج کارو خستگی
رد میشدم دیروز از محله بچگی
سر چهارراه خاطره ایستگاه تیر
منو برد دقیقا به بیست سال پیش
آه از این زمان از این قاتل پستُ پیر
خداوندا کودکی پر ذوق منو پس بگیر
خونه قدیمی باغچه گل رز
سیبای زرد و قرمز که کرده حوضُ پر
دل پر شوق و ذوق و عید و دید و بازدید
شیطنت و دعوا عصرا تاخود شب بازی
استرس بعد شکست قاب عکس حاجی
بردن بزرگترین بادکنک شانسی
من هنوزم عاشق گل کوچیک تو کوچم
من هنوزم عاشق ترشک و الوچم
وقتی که فکر میکنم به روزای رفته
احساس میکنم خالیم و هیچ و پوچم
[هوک]
خدامنو برگردون من دلم هنوز گیره
دلم از این الودگی و شلوغی سیره
خدا منو برگردون به روزای بچگی
داره بدجوری این دل از دلتنگی میمیره
[ورس دو]
چه راحت چه اسون رفت از دست لحظه هامون
کجاست بوی نم خاک کوچه بعد بارون
بزرگترین دغدغم شکست تیله هام بود
چه کوتاه بود فاصله ی اشک و خنده هامون
دل من لک زده واس خنده خانجون
پر اشک میشه چشم با دیدن البوم
نیستش از ته دل خندیدن اسون
چرا دیگه لذت بخش نیستش برام دیدن کارتون
لعنتی خیلی زود دیر شد ساعت تو مقصری
تاوون دلتنگیارو ساعت تو باید بدی
دلامون گرم تر بود اَ منقل و کرسی
دورمون شلوغ بودش قدر ندونستیم
دل من تا همیشه اونجا اسیره
با همین خاطره زندست که نمیره
فکر میکردیم تا ابد دنیا همینه
غافل از اینکه نمیر اوسا کریمه
[هوک]
خدامنو برگردون من دلم هنوز گیره
دلم از این الودگی و شلوغی سیره
خدا منو برگردون به روزای بچگی
داره بدجوری این دل از دلتنگی میمیره
پر فکرو مشغله تو اوج کارو خستگی
رد میشدم دیروز از محله بچگی
سر چهارراه خاطره ایستگاه تیر
منو برد دقیقا به بیست سال پیش
آه از این زمان از این قاتل پستُ پیر
خداوندا کودکی پر ذوق منو پس بگیر
خونه قدیمی باغچه گل رز
سیبای زرد و قرمز که کرده حوضُ پر
دل پر شوق و ذوق و عید و دید و بازدید
شیطنت و دعوا عصرا تاخود شب بازی
استرس بعد شکست قاب عکس حاجی
بردن بزرگترین بادکنک شانسی
من هنوزم عاشق گل کوچیک تو کوچم
من هنوزم عاشق ترشک و الوچم
وقتی که فکر میکنم به روزای رفته
احساس میکنم خالیم و هیچ و پوچم
[هوک]
خدامنو برگردون من دلم هنوز گیره
دلم از این الودگی و شلوغی سیره
خدا منو برگردون به روزای بچگی
داره بدجوری این دل از دلتنگی میمیره
[ورس دو]
چه راحت چه اسون رفت از دست لحظه هامون
کجاست بوی نم خاک کوچه بعد بارون
بزرگترین دغدغم شکست تیله هام بود
چه کوتاه بود فاصله ی اشک و خنده هامون
دل من لک زده واس خنده خانجون
پر اشک میشه چشم با دیدن البوم
نیستش از ته دل خندیدن اسون
چرا دیگه لذت بخش نیستش برام دیدن کارتون
لعنتی خیلی زود دیر شد ساعت تو مقصری
تاوون دلتنگیارو ساعت تو باید بدی
دلامون گرم تر بود اَ منقل و کرسی
دورمون شلوغ بودش قدر ندونستیم
دل من تا همیشه اونجا اسیره
با همین خاطره زندست که نمیره
فکر میکردیم تا ابد دنیا همینه
غافل از اینکه نمیر اوسا کریمه
[هوک]
خدامنو برگردون من دلم هنوز گیره
دلم از این الودگی و شلوغی سیره
خدا منو برگردون به روزای بچگی
داره بدجوری این دل از دلتنگی میمیره
( SunBoy (IRN) )
www.ChordsAZ.com