سودا
من ماهی محکوم به برکم // کلی افکار رفتن مشکوک به ذهنم
مسموم به نفرت ، مجبور به بگذر // اینجا هرجور یه قصس ، میشی رنجور به دلتنگ
اما حافظه ی چند ثانیه ایم چیزی رو یادم نمیاورد بجز هدفم
من خستم از شرب آب های راکد // میگردم پی گنجینه ی راز های خالص
کف اقیانوسی که شاهراه آبه // جایی که واسه پرتاب رویا خال باشه واضح
من بلند پروازم نه تو این آب های لجن // حق من دریاس با آواز نهنگ
شاید من یه پرنده بودم که بال هامو ختنه کردن باله دادن بم
شش هامو اخته کردن موند روم اسم خواجگی آب شش با یاوه گی خواب شدن هویت من
شدی در به در و با دهن باز فوری شرت کم به دست صیاد جلاد
بازی با قلاب ها به رنگ مرگ ها // فرار از قورباغه ها که سنگ مرزهان
قورباغه هایی که حاکم ما ان // عاشق خفقان ساکت ما ان
متنفر از اجتماع ساکن آبن // بجز بچه های خودشون که وارث تاجن
فرار از این جبر فرار از این جهل که ماهیا زبانشون فقط واسه ی زدن ضربه به همه // زادگاهی که میمونه زخم ترکش غمش
میرم و سودای دریا دلیل سرکش تپش // نقطه ی شروع پرتاب واسه نقشه ی پرش
میگیرم رد رودو میرم به سمت شونو // باله هام که خسته بودو رد میشم از لای سنگ بزورو میرسم به دریا
زمزمه ی پیروزی رو میکنم نجوا // تاثیری روم نداشت هرچی دادن فتوا
شیرین حرفای ژرفای دریا دیگه تموم شدن شبهای تنها و افکار زهر دار
اما به پهنای وجود دسته ها // افتاد سایه ی نهنگی از روی سطح آب
دهنشو کرد باز اما بازم ما طعمه بودیم // صبح به زودی شد شب ما مرده بودیم
جاذبه ای شدید شناور صدا زد کشید // شادی من چقدر به ناحق به آخر رسید
از اینور مانده از اون ور رانده // وصیت خوانده تقدیرم واضح
خو میگیرم با اکوسیستم قتلگاهم // یادم نمیاد چی میگفتم غرق خوابم
قسم به دریای که بوی مرده ماهی میده // قبرستان ماهی ها
یا شکم ماهی های بزرگ تر یا سفره هرجا بی کس بمیری غریبی حتی خونه ی خودت
امیدی که کور شد
من ماهی محکوم به برکم // کلی افکار رفتن مشکوک به ذهنم
مسموم به نفرت ، مجبور به بگذر // اینجا هرجور یه قصس ، میشی رنجور به دلتنگ
اما حافظه ی چند ثانیه ایم چیزی رو یادم نمیاورد بجز هدفم
من خستم از شرب آب های راکد // میگردم پی گنجینه ی راز های خالص
کف اقیانوسی که شاهراه آبه // جایی که واسه پرتاب رویا خال باشه واضح
من بلند پروازم نه تو این آب های لجن // حق من دریاس با آواز نهنگ
شاید من یه پرنده بودم که بال هامو ختنه کردن باله دادن بم
شش هامو اخته کردن موند روم اسم خواجگی آب شش با یاوه گی خواب شدن هویت من
شدی در به در و با دهن باز فوری شرت کم به دست صیاد جلاد
بازی با قلاب ها به رنگ مرگ ها // فرار از قورباغه ها که سنگ مرزهان
قورباغه هایی که حاکم ما ان // عاشق خفقان ساکت ما ان
متنفر از اجتماع ساکن آبن // بجز بچه های خودشون که وارث تاجن
فرار از این جبر فرار از این جهل که ماهیا زبانشون فقط واسه ی زدن ضربه به همه // زادگاهی که میمونه زخم ترکش غمش
میرم و سودای دریا دلیل سرکش تپش // نقطه ی شروع پرتاب واسه نقشه ی پرش
میگیرم رد رودو میرم به سمت شونو // باله هام که خسته بودو رد میشم از لای سنگ بزورو میرسم به دریا
زمزمه ی پیروزی رو میکنم نجوا // تاثیری روم نداشت هرچی دادن فتوا
شیرین حرفای ژرفای دریا دیگه تموم شدن شبهای تنها و افکار زهر دار
اما به پهنای وجود دسته ها // افتاد سایه ی نهنگی از روی سطح آب
دهنشو کرد باز اما بازم ما طعمه بودیم // صبح به زودی شد شب ما مرده بودیم
جاذبه ای شدید شناور صدا زد کشید // شادی من چقدر به ناحق به آخر رسید
از اینور مانده از اون ور رانده // وصیت خوانده تقدیرم واضح
خو میگیرم با اکوسیستم قتلگاهم // یادم نمیاد چی میگفتم غرق خوابم
قسم به دریای که بوی مرده ماهی میده // قبرستان ماهی ها
یا شکم ماهی های بزرگ تر یا سفره هرجا بی کس بمیری غریبی حتی خونه ی خودت
امیدی که کور شد
( Zharfa )
www.ChordsAZ.com